Page 23 - Conflict in healthcare settings
P. 23

‫‪( ADR‬حل اختلاف جایگزین) شامل میانجی گری‪ ،‬حقیقت یابی‪ ،‬داوری‪ ،‬دادرسی های مربوط به فرآیند‪ ،‬و استفاده‬
‫از دادستان(بازرس) است‪ .‬میانجی گری‪ ،‬که از یک شخص ثالث بی طرف استفاده می کند‪ ،‬یک فرآیند محرمانه و‬
‫قانونی غیر الزام آور است که برای کمک به گرد هم آوردن طرفین برای ابداع یک راه حل برای درگیری طراحی شده‬
‫است‪ .‬به این ترتیب‪ ،‬میانجی طرف نمی گیرد و علاقه ای به نتیجه ندارد‪ .‬در عوض‪ ،‬میانجی سوالاتی می پرسد تا‬
‫مسائل موجود را روشن کند (در واقع پیدا کردن)؛ به هر دو طرف گوش می دهد؛ در صورت لزوم با طرفین به طور‬
‫خصوصی گفتگو می کند؛ و به هر دو طرف کمک می کند تا راه حل هایی را که می توانند بر سر آن به توافق برسند‪،‬‬
‫پیدا کنند‪ .‬پاول پیشنهاد می کند که تفاوت میانجی گری در مقایسه با سایر اشکال رسمی حل اختلاف‪ ،‬این است که‬
‫میانجی در تحمیل هرگونه تصمیم بر طرفین ناتوان است‪ .‬با این حال گاهی پیش می آید که میانجی ها نمی توانند‬
‫به طرفین درگیر کمک کنند تا به توافق برسند‪ .‬هنگامی که این اتفاق می افتد‪ ،‬ممکن است از داوری رسمی استفاده‬
‫شود‪ .‬بر خلاف میانجی گری که به دنبال کمک به طرفین متعاهد برای رسیدن به خود تصمیم گیری است‪ ،‬داوری‬
‫یک فرآیند حل تعارض الزام آور است که در آن حقایق پرونده توسط فردی که تصمیم نهایی را برای طرفین متعاهد‬
‫می گیرد‪ ،‬شنیده می شود‪ .‬جلسات مربوط به فرآیند دادرسی‪ ،‬جلسات واقعی دادگاه هستند‪ ،‬که بر ارزیابی و حل‬
‫اختلافات از طریق کشف‪ ،‬ارائه شواهد‪ ،‬شهادت قسم خورده از جمله شهادت شاهدان خبره‪ ،‬و بررسی متقابل تمرکز‬
‫دارند‪ .‬یک مسئول دادرسی به طور عینی به هر دو طرف موضوع گوش می دهد و پس از نامه قانون تصمیم گیری‬
‫می کند (‪ .)Mueller‬مورد قانون وضع شده از طریق تقدم اغلب نتیجه را تعیین می کند‪ .‬گزینه دیگری برای افرادی‬
‫که درگیری را تجربه می کنند ممکن است راهنمایی از سوی بازرس باشد‪ .‬بازرس عموم ًا در یک سازمان دارای عنوان‬
‫رسمی است‪ .‬وظیفه آن ها بررسی شکایت های مطرح شده توسط یک حزب علیه حزب دیگر و اطمینان از این است‬
‫که افراد درگیر در درگیری ها حقوق خود و همچنین فرآیندی را که باید برای گزارش و حل درگیری استفاده شود‪ ،‬درک‬

                                                                                                                          ‫می کنند‪.‬‬

                                                                                                         ‫به دنبال توافق و اجماع‬
‫اجماع به این معنی است که طرف های مذاکره کننده به توافقی می رسند که همه طرف ها می توانند از آن حمایت‬
‫کنند‪ ،‬حتی اگر نشان دهنده اولویت اول همه نباشد‪ .‬تصمیم گیری اجماعی رضایت کامل همه شرکت کنندگان در‬
‫مذاکره را به عنوان یک تصمیم اجماعی اولیه فراهم نمی کند‪ ،‬اما تمایل همه طرف ها برای پذیرش شرایط توافقی را‬
‫نشان می دهد‪ .‬در کمیته ها یا گروه هایی که روی اهداف مشترک کار می کنند‪ ،‬اغلب از اجماع برای حل اختلافاتی‬
‫استفاده می شود که ممکن است در گروه رخ دهد‪ .‬رسیدن به اجماع اغلب نیازمند استفاده از یک تسهیل گر باتجربه‬
‫است و داشتن مهارت های اجماع سازی یکی از الزامات رهبری خوب است‪ .‬ایجاد اجماع تضمین می کند که همه‬
‫افراد درون گروه شنیده می شوند اما گروه در نهایت به یک دوره توافقی از عمل خواهد رسید‪ .‬تصمیمات توافقی‬
‫برای تصمیماتی که به یک مشکل اصلی مربوط می شوند یا برای اجرای موفقیت آمیز به سطح عمیقی از حمایت‬
‫گروهی نیاز دارند‪ ،‬به بهترین شکل استفاده می شوند‪ .‬شاید بزرگ ترین چالش در استفاده از اجماع به عنوان یک‬
‫استراتژی حل تعارض این باشد که مانند همکاری‪ ،‬زمان بر است‪ .‬همچنین لازم است همه طرف های درگیر در مذاکره‬
‫مهارت های ارتباطی خوبی داشته باشند و روشنفکر و انعطاف پذیر باشند‪ .‬همچنین برای رهبر مهم است که تشخیص‬

                                                                   ‫دهد چه زمانی دستیابی به توافق غیر واقعی شده است‪.‬‬
                                                                ‫‪23‬‬
   18   19   20   21   22   23   24   25   26